"در راه مبارزه با امپریالیسم، زنان ما حجاب هم به سر میکنند"... این جمله، جمله هما ناطق، یکی از فعالان و مبارزان پیش از انقلاب بود...
اگر خاطرات مبارزین پیش از انقلاب را بخوانیم، حتما برمیخوریم به چنین جملاتی؛ آن زمانها حجاب، نماد مبارزه با سرمایه داری، مبارزه با استکبار و امپریالیسم بوده... و حتی اونهایی که به اسلام و دستورات آن اعتقاد نداشتند، حجاب را فقط برای اینکه نشان بدهند اهل مبارزه اند به سر میکردند...
بعد از پیروزی انقلاب هم وقتی حضرت امام صحبت از حجاب میکنند و از دستور خدا حرف میزنند، مردم باز پای کار می آیند ، جلسات مباحثه مختلف، در تلویزیون، در دانشگاه و حتی در خیابان، روی کاپوت ماشینها! همه نظراتشان را بیان میکردند. .. یک روز بی حجاب ها در مخالفت با حجاب راهپیمایی میکردند و روز دیگر باحجاب ها... و در نهایت در این تضارب آرا، حجاب، تصمیم اکثریت مردم میشود...
از آن زمان چهل و چند سال میگذرد...
در این سالها، چه گذشته بر این واجب الهی؟!
در دهه 70 و آن سالهایی که رهبر انقلاب، از تهاجم فرهنگی صحبت میکردند، عده ای فکر میکردند که منظور، چند لاخ موی بیرون آمده از زیر روسری خانمها و پیراهن آستین کوتاه آقایان است. در حالی که اقا میگفتند، مشکل در آن برند اروپایی و تقلید از غرب است و همزمان بر حاکم کردن ارزشها و فرهنگ سرمایه داری در اقتصاد و دیگر بخش های کشور نقد داشتند و اعتراض میکردند، آیا حزب اللهی های آن سالها این حرفها را میشنیدند؟! یا فقط آن جمله اقا مدام توی ذهنشان تکرار میشد که "هیچ کس برای من هاشمی نمیشود!"؟
ما که آن سالها نبودیم و زمانی با این مفاهیم آشنا شدیم که دانشجو شده بودیم... اما با اندکی تامل میشد فهمید که هر چقدر جمهوری اسلامی، در بعد بین الملل استکبارستیز، ضد سرمایه داری و ضد ارزشهای غربی ست و به همین دلیل آرمان و ملجأ مستضعفان و آزادی خواهان جهان است، در بعد داخلی، روز به روز بر پیروی اش از ارزشهای غربی افزوده میشود!! آن هم به خاطر تکیه زدن عده ای تکنوکرات بر مصادر امور! انها که از دیدن مترو در ژاپن به وجد می آمدند، آنها که فکر میکردند هر چقدر مال ها و پاساژها در شهرها زیادتر شود یعنی پیشرفته تر شده ایم، آنها که فکر میکردند برج ها و آسمان خراش ها یعنی توسعه یافتگی و...
هر بخشی از صحبت های حضرت امام را که میخوانیم، یک عبارت مدام تکرار میشود؛ اجرای اسلام و خدمت به محرومان!
امام از آقایانی که رئیس و وکیل میشدند انتظار داشتند که معادله را به نفع محرومان و مستضعفان تغییر دهند، اما هر چه گذشت آقایان همه چیز را فقط با معیارهای غرب تفسیر کردند، و حتی وقتی رهبر انقلاب از اجرای اصل 44 قانون اساسی، که مهمترین اصل در مردمی سازی اقتصاد و تغییر به نفع مردم و محرومین و پابرهنه هاست، سخن گفتند باز آقایان آن را هم خصوصی سازی اقتصاد و دادن انفال و سرمایه مردم به دست عده ای سرمایه دار تفسیر کردند!
این حضرات حتی از صدا و سیما که آن هم در نگاه امام، ابزاری برای اجرای عدالت و تریبونی برای مردم بود، نگذشتند و آن را هم به تریبون سرمایه داران تبدیل کردند! مصرف، مصرف و مصرف، ایجاد نیازهای کاذب و تمایل به خرید بیشتر برای پر کردن جیب سرمایه دارها!
و در فیلم ها و برنامه ها هم باید ساعتها بنشینی آنچه بر فرزند یک کارخانه دار میگذرد را تماشا کنی و انگار تنها شغلی که در این مملکت هست، کارخانه داری ست و باقی مردم و شغلها اصلا وجود خارجی ندارند...
آنقدر این حضرات در اجرای این سیاستها، آن هم با ژستی کاملا انقلابی، خوب عمل کرده اند که فکر نمیکنم کسی از ما باشد که احساس نکند تا خرخره زیر بار این فرهنگ سرمایه داری است و از این فشار دارد له میشود!
چند وقت پیش برای سفر کوتاهی رفته بودم تهران، معماری شهری، ترافیک، مترو، همه و همه مثل یک پتک همین چیزها را توی سرم میکوفت!
و من متعجب نمیشدم از اینکه ببینم خانمهایی هستند که حجاب ندارند، ماشینهایی هستند که آهنگ های راک پلی میکنند و عابرانی هستند که با بی تفاوتی به یک مسافر گم شده در شهر نگاه میکنند...
همه اینها را گفتم که بگویم آنچه در مورد حجاب در حال حاضر شاهدش هستیم نتیجه طبیعی وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه ست... نیمخواهم سیاه نمایی کنم، هنوز هم هستند آنهایی که توانسته اند از زیر بار این فشارها هم سرشان را بیرون بیاورند و باز به ارزشهای اسلامی پایبند باشند اما...
چه کنیم برای حجاب؟!
اگر بخواهیم بگوییم حکومت باید برای بازگرداندن حجاب به جامعه چه کند، شاید جواب این باشد که برای ریشه کن کردن سرمایه داری از اقتصاد و فرهنگ تلاش کند، مثلا صفر کردن سودهای بانکی و دادن وام به مستضعفین! اعدام کردن اختلاسگر ها، در آوردن زمینها و انفال مردم از چنگ یک اقلیت و واگذاری اش به مردم عادی، افزایش حقوق کارگرها و گرفتن مالیات های سنگین از همان اقلیت!
و حتی شکستن بت های مال ها وبرج ها و آسمان خراش ها و...
و سر جای خود نشاندن قاچاق کنندگان پوشاک و طراحان لباس و آنهایی که از سبک پوشش مردم هم فقط جیب خودشان را پر میکنند...
و هر کاری که نشان بدهد حکومت واقعا دارد با سرمایه سالاری و امپریالیسم مبارزه میکند!!
آن وقت شاید گشت ارشاد هم که به میدان بیاید همه با روی خوش ازش استقبال کنند... ( به گمانم آن روز، اصلا نیازی به گشت ارشاد هم نباشد!)
پ، ن: ما همیشه در بحثهای خانوادگی مان، به این فکر میکنیم، که چرا مردم جهان به یک طرف میروند و مردم جامعه ما به طرفی دیگر؟!
در حالی که جوانهای آمریکایی و اروپایی حجاب سر میکنند تا خود را آزادی خواه و همراه با مردم فلسطین نشان بدهند، جوانهای ما حجاب از سر برمیدارند تا نشان بدهند روشنفکرند و متحجر نیستند!!!
علت را باید کجا جستجو کرد؟! در عملکرد مسئولین، در هجمه رسانه ای غرب، در پوشانده شدن فطرت یا...؟!
پ. ن 2: حتما در آنچه بر سر حجاب در جامعه ما آمده هجمه های رسانه ای غرب برای از میدان مبارزه به در کردن جوانان و زنان ایرانی و مشغول شدنشان به دغدغه های کوچک، هم موثر بوده است... اما اگر خود ما زمینه اش را فراهم نمیکردیم شاید آن هجمه ها هم به سرانجامی نمیرسید!