قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

«دریا! مزن به سینه ما
دست رد
که ما
گر قطره‌ایم
از آب وضوئی چکیده‌ایم...»
محمد مهدی سیار

این وبلاگ،
همان «پری برای پرواز» سابق است! :)

آخرین نظرات
نویسندگان

چند وقت اخیر آنقدر حالم خوب نبود که برای فرار از فکر‌ و خیالات، خودم را سرگرم فیلم و سریالهای تلویزیون می‌کردم، سرگرم که نه، رسما خودم را غرقشان می‌کردم!

کانالهایی که در فضای مجازی دنبال میکردم، چند کانال شعر و سخنرانی و تحلیل بود نهایتش. و اخبار را اگر چه روزی یک بار میدیدم اما پیگیرش نبودم و صرفا میشنیدم و عبور میکردم...

فکر میکنم نزدیک ده روز از شروع تظاهرات در امریکا و‌ کشورهای غربی میگذرد اما من تازه دو سه روز است که در جریان موضوع قرار گرفته‌ام! آن هم به واسطه برادرم که دغدغه اش شده بود حتما یک طرحی، پوستری، برای این ماجرا بزند! و مدام از این دغدغه اش حرف میزد. 

این خبر را که فهمیدم، خبر کشته شدن پیرزن مظلوم کرمانشاهی، آسیه پناهی، را هم متوجه شدم...

چرخی در فضای مجازی زدم و یک آن یاد دوران دانشجویی‌ام افتادم! یاد زمانهایی که شب و روز غرق همین مسائل بودم، دنبال یافتن سوژه برای نشریه مان، دنبال اینکه بهترین تحلیل و موضع را پیدا کنیم برای برد دانشکده و... . 

زمانهایی که من درگیر این فعالیتها بودم، برادرم درگیر مسائل شخصی زندگی خودش بود اما دغدغه‌هایم را و‌ حرفهایم را میشنید...و حالا این منم که درگیر زندگی شخصی خودم و دغدغه های کوچکم هستم و برادرم باید گذشته‌ام را برایم یادآوری کند...

من عوض شده‌ام، خیلی تدریجی فاصله گرفته‌ام از آنچه روزی همه معنای زندگی‌ام بود! 

همین چند دقیقه پیش داشتم به این فکر میکردم که درست در زمانی که خودم را غرق سریال اخیر تلویزیون، بچه مهندس، کرده بودم و دغدغه م شده بود اینکه آیا آخرش جواد به مرضیه می‌رسد یا به مژگان، چه اتفاقها که در مملکت خودمان و جهان نیفتاده و‌ من بی‌خبر بودم...

 

من عوض شده ام!

به همین راحتی!!

ریزش‌های انقلاب که می‌گویند، یک نمونه‌اش نویسنده همین وبلاگ است...

 

 

چند وقت قبل، داشتم برای یکی از دوستان تعریف میکردم که چقدر از آنچه شش هفت سال قبل بوده‌ام فاصله گرفته ام و... که یکهو پرسید:« خب کدوم خودت رو بیشتر دوست داری؟؟ اونی که قبلا بودی یا اینی که الان هستی؟ دلت نمیخواد تغییر کنی؟!»

واقعیت این است که جواب سوالش را خودم هم نمیدانستم! جنبه‌هایی از شخصیت فعلی‌ام هست که اگرچه فرق دارد با گذشته، اگرچه فرسنگها فاصله دارد با ارمانهایم، اما برای این «من» کوچک شده فعلی خوب است و آرامش به دنبال دارد...

انگار موضوع هویت یابی که تکلیف دوره نوجوانی انسان است، هنوز هم برای من تمام نشده...

  • ۹۹/۰۳/۱۶
  • سین میم

نظرات  (۱)

آخ گفتی 

پاسخ:
کدوم قسمتو؟! 🙈

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی