قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

«دریا! مزن به سینه ما
دست رد
که ما
گر قطره‌ایم
از آب وضوئی چکیده‌ایم...»
محمد مهدی سیار

این وبلاگ،
همان «پری برای پرواز» سابق است! :)

آخرین نظرات
نویسندگان

تا همین چند وقت قبل

هر روز صبح که از خواب بیدار میشدیم

پرده اشپزخونه رو که کنار میزدیم

و افتاب می‌تابید روی گل‌های مامان

این گل هم روشو میکرد به سمت نور آفتاب

سرحال و سرزنده

اما یک روز که بیدار شدیم

دیدیم اینطوری شده

داخلش پوک شده

خراب شده

و اینطوری پژمرده

در حالی که تا روز قبلش فرقی با بقیه گلا نداشت

فکر نمیکردیم مشکلی داشته باشه...

.

.

.

 

خیلی از ادمها هم هستن 

که وقتی نگاهشون میکنی

باهاشون حرف میزنی

مثه بقیه ن

معمولی معمولی

اما یه روز میرسه

که میبینی شکسته شدن

دیگه مثه قبل نیستن

از پا افتادن

و تعجب میکنی که اخه چی شد؟ تا همین دیروز که حالش خوب بود!

انسان موجود عجیب و پیچیده ایه

ممکنه روح و روانش خیلی داغون باشه، اما ظاهرش نشون نده...مقاومت کنه در برابر مسائل و مشکلاتش، تنهای تنها! و هیچ کس هم متوجه نشه که داره نابود میشه...ولی یه روز این مقاومت میشکنه! میدونین چرا؟ چون هیچ ادمی تنهایی نمیتونه مقاومت کنه! تنها نمیتونه تاب بیاره سختی ها رو! 

ای کاش حرف زدن کار اسونی بود...ای کاش شریک کردن دیگران توی غم‌ها و غصه ها راحت بود! اما نمیشه! خیلی سخته! چون بقیه اونقد درگیر زندگی خودشون هستن، که آدم خجالت میکشه بخواد بار غمهاش رو دوش بقیه هم بندازه! برا همینه ک ترجیح میده تنهایی همه چی رو تحمل کنه! 

 

دلم میخواست اونقدر مشغول آرمانها و مسائل بزرگ میشدم، که فرصت فکر کردن به دغدغه های حقیر رو نمی داشتم! مسائل بزرگ ادم رو قوی میکنه، که دیگه مسائل کوچیک از پا نندازش... اما حیف و حیف و حیف! دغدغه های بزرگ رو خدا به هر کسی نمیده! توفیق میخواد...

 

 

  • ۹۸/۱۲/۲۵
  • سین میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی