قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

«دریا! مزن به سینه ما
دست رد
که ما
گر قطره‌ایم
از آب وضوئی چکیده‌ایم...»
محمد مهدی سیار

این وبلاگ،
همان «پری برای پرواز» سابق است! :)

آخرین نظرات
نویسندگان

از «ماه عسل» تا «عصر جدید»...

چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۲۸ ب.ظ

فقط کافی است کلیدواژه تلویزیون و صدا و سیما را جستجو کنید در صحیفه امام و سایت خامنه ای دات ای ار

امام ک با انقلاب، ب ما هویت از دست رفته مان را بازگرداندند، در تک تک مسائل فرهنگی و سیاسی و اجتماعی، مدام ب ما همین تلنگر را میزنند و فقط از ما یک چیز می خواهند:

«خودتان باشید

خود خود اسلامی ایرانی تان...»

محدودیت، خلاقیت می اورد

غیر از این است؟

محدودیت هم ک نباشد فقط کافی است یک سوال خشک و خالی از خودمان بپرسیم: 

«چرا؟ »

چرا بین دو تا خبر باید این موسیقی پخش شود؟ اصلا چرا باید موسیقی پخش شود؟ چرا باید هر وقت میخواهیم جشن بگیریم حتما یک استنداپ کمدی داشته باشیم؟؟ چرا باید هزینه های تلویزیون را از جیب سرمایه دارها تامین کنیم؟؟ مگر غیر از این است ک من اگر پول فلان برنامه را بدهم ب خودم هم حق میدهم ک تعیین کنم چ چیزی در آن برنامه باشد یا نباشد و اصلا هدف برنامه، مهمانانش ، سیر کلی اش چ باشد!!! 


در بسیاری از کارهای فرهنگی مشکل و گره کار دقیقا بی توجهی ب نکته ای است ک حضرت اقا در کتاب دغدغه های فرهنگی اشاره میکنند(نقل ب مضمون): 

«مخاطب را بسازید!»

اگر دنبال این باشی ک مخاطب فلان برنامه را ک برایش ذائقه و نیاز و علاقه ساخته اند بکنی مخاطب برنامه خودت ک چاره ای جز کپی کردن همان محتوا را نداری! خیلی شاهکار ک بکنی قالبش را تغییر میدهی فقط!!


تجربه ای ک ما در فعالیت نشریاتی دانشگاه داشتیم...وارد عرصه ک شدیم دیدیم نشریات مطرح دانشگاه غرق در سیاست زدگی اند و جامعه شان را از طریق کانال های خبری و فضای مجازی و اولویت های سیاستمداران میبینند و در راستایش حرکت میکنند.

گفتیم ما اما میخواهیم برعکس حرکت کنیم، سوژه هایمان را از دل جامعه بگیریم و حرفی را بزنیم ک باید بزنیم نه حرفی ک تیتر یک فضاهای مجازی است...باورتان نمی شود ک چقدر سوژه... چقدر قالب های جدید یافتیم!! شکر خدا نتیجه اش را هم دیدیم. در حالی ک اوج دغدغه های محیط زیستی نشریات دانشگاه، دوچرخه سواری دختران دانشگاه بود، از کوهخواری های مشهد حرف زدیم، و در حالی ک اوج نگاه اسیب شناسانه اجتماعی نشریات دانشگاه، ریشه یابی همه معضلات اجتماعی در حاشیه شهر بود، دیدگاه موجود را بر هم زدیم و گفتیم این معضل رسانه است ک حاشیه شهر را این طور میبیند و معرفی میکند...نه معضل حاشیه شهر!

و نگاه نشریه در هر دو این عرصه ها رتبه برتر را کسب کرد در جشنواره امسال نشریات...و این یعنی اگر خودت باشی، دنبال هویت و نیاز و اولویت واقعی باشی، هم می توانی موفق بشوی و هم مخاطبان خودت را خواهی داشت!

چند بار حضرت اقا این ماجرا را از قول سید قطب نقل کرده اند ک ب کلیسایی رفته بوده ک برای جذب جوان ها از برنامه های شراب و رقص و موسیقی استفاده میکرده؟؟ و بعد اشاره کردند ک جذب نباید ب هر قیمتی باشد!!


ما برای جذب انگار ماهیت خودمان، دقیقا مرز جدایی مان از تفکرهای دیگر را نابود میکنیم و در واقع میشویم «انها»، ک مخاطب را جذب کنیم!!!

 ب چی؟؟ ب تفکر انقلابی؟ ب روحیه جهادی؟ ب اسلام و تشیع؟؟

اینکه این قرعه کشی ها پیام و نتابج خوبی ندارند را فکر نمیکنم کسی منکر باشد...چرایی اش را اقا اشاره کرده اند(نقل ب مضمون): 

پیام این قرعه کشی ها چیست؟؟ اینکه زندگی هیچ چیزی جز شانس و تصادف نیست و هیچ قانونی وجود ندارد...نمی خواهد تلاش کنی!! 


در حالی ک جامعه ارمانی ما جامعه ای است ک همه بدانند فقط تنها چیزی ک برای موفقیت لازم دارند تلاش است و نه هیچ چیز دیگر!

مسابقه ها و برنامه های تقلیدی مثل «برنده باش» و «عصر جدید» هم ک دیگر جای خود دارد!

مگر ما هر چ موفقیت داریم از روحیه جهادی و مدیران جهادی نیست؟؟ و مگر روحیه جهادی چیزی جز روحیه خدمت است؟؟ و قهرمان هایی ک فقط برایشان مهم این است ک باری بردارند از دوش جامعه حتی اگر #دیده_نشوند!!!

آن وقت برنامه هایی مثل عصر جدید، ب کودک و نوجوان و جوان ما می گوید: برای دیده شدن...برای شهرت(نه محبوبیت) کار کن!! انگار ک صدا و سیما با یک عملیات انتحاری هم خودش را نابود میکند و هم تمام آرمان های انقلاب را!!


رجوع ب غیرمتخصص( و بهتر است بگوییم رجوع ب سلبریتی ها) هم ک پیام دیگر این برنامه است...چ اگاهانه بوده باشد چ نباشد...! در هر مساله ای، چند بازیگر و چهره مشهور میتوانند نظرشان را بگویند و بالاتر از آن، معیار باشند...آن وقت در مسایل سیاسی و...میگوییم چرا چهارتا بازیگر باید سرنوشت یک انتخابات را تعیین کنند!!


پیام بازرگانی هایی ک بیش از هر چیز جامعه را ب سمت مصرفی شدن و اسراف سوق می دهند هم ک بماند....ان هم در شرایط جنگ اقتصادی...


 این حضرات مسئولین فرهنگی، «خودشان خسته شده اند، خودشان تمام شده اند آن وقت فکر میکنند انقلاب تمام شده است» ک نیاز میبینند از فرهنگ غرب و شرق وام بگیرند برای نشاندن مخاطب پای برنامه هایشان...

 ‏

حالا همه این حرف ها را زدم ک اخرش برسم ب اینجا: من و شمایی ک قرعه کشی ها را شرکت میکنیم ک شاید برنده بشویم، ماهایی ک برنده باش و خندوانه را پرمخاطب ترین برنامه تلویزیون میکنیم و ماهایی ک در برابر همه این اتفاقات در صدا و سیما سکوت میکنیم....همین ماها مسئولیم! در برابر همه تبعات فرهنگی و ب تبعش اقتصادی و سیاسی ک این برنامه ها درجامعه ایجاد میکند...

ما مسئولیم! باز هی بگوییم :«رهبر اگر فرمان دهد جان را فدایش میکنیم»

نظرات  (۲)

ای بابا....
پاسخ:
 ینی مطلب طولانی بود حوصله نداشتی بخونی؟؟ یا افسوس به خاطر این برنامه ها و...؟! ;-) 
یا افسوس به خاطر این برنامه ها و...؟! ;-)

پاسخ:
اها.. :) واقعا افسوس!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی