قطره

الحمدلله علی کل حال...

چه گم کرد آنکه تو را یافت؟!

چطوری باید خدا رو شکر کنیم

بابت اینکه 

خونه خودشو قرار داده تو کوچه پس کوچه‌های این شهر شلوغ؟

که وسط همه دلتنگی‌ها

همه خستگی‌ها

وقتایی که می‌بُری از همه کس و همه جا

وقتایی که نفس کم میاری

بری تو خونه‌ش نفس بکشی 

و ریه‌هاتو پر کنی از هوای خودش...

و بار سنگین قلبتو سبک کنی...

 

پا گذاشتن رو فرش مسجد

و نشستن کنار بنده‌های خوب خدا

و شنیدن صدای اذان

غل و زنجیرهای روح آدمو باز می‌کنه

و لحظه به لحظه آدمو به خدا نزدیک تر میکنه...

 

 

خدایا شکرت

شکرت که هستی

 که با ما حرف میزنی

که حرفامونو گوش میدی

که وقتای دل شکستگی و تنهایی

آغوشتو باااز میکنی برامون

و میذاری یه دل سیر تو بغلت گریه کنیم...

و نوازشمون میکنی...

نه خداجان!

شما همیشه آغوشت بازه برای ما...

ماییم که اشتباه میکنیم

ماییم که نمیبینمت!

 

ولی خدا...

ما هر جا بریم باز برمیگردیم

چون جایی رو نداریم

غیر خونه خودت

 

هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِق 

اِلّا اِلی مَوْلاه؟

 

خدایا

واقعا«چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت؟!» 

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
«دریا! مزن به سینه ما
دست رد
که ما
گر قطره‌ایم
از آب وضوئی چکیده‌ایم...»
محمد مهدی سیار

این وبلاگ،
همان «پری برای پرواز» سابق است! :)
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan