آواز عاشقانه ما در گلو شکست
حق با سکوت بود ،صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه دل ما در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا درگلو شگست
ای داد- کس به داغ دل باغ دل نداد
ای وای -های های عزا در گلو شکست
آن روزهای خوب که دیدیم خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
«بادا» مباد گشت و«مبادا» به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و«چـرا» در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین وآفرین ودعا در گلو شکست
قیصر امین پور
پی نوشت: حال این روزهایم... :'(
- اینجا گفتم کنار اومدم...قشنگ حرف زدم راجبش! اما واقعیتش اینه که هنوز با این اتفاق کنار نیومدم...
- تاریخ : يكشنبه ۲۵ آذر ۹۷
- ساعت : ۱۹ : ۱۷
- نظرات [ ۳ ]