قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

الحمدلله علی کل حال...

قطره

«دریا! مزن به سینه ما
دست رد
که ما
گر قطره‌ایم
از آب وضوئی چکیده‌ایم...»
محمد مهدی سیار

این وبلاگ،
همان «پری برای پرواز» سابق است! :)

آخرین نظرات
نویسندگان

مامانت کجاست؟

دوشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۳۳ ب.ظ

چند وقتی از رفتن مامان می‌گذشت که دختردایی های کوچکم آمده بودند منزل ما. من هم طبق معمول دور و برشان بودم و باهاشان بازی می‌کردم. وسط بازی ها، یکهو دختردایی کوچیکه ک سه سال بیشتر نداشت پرسید: مامانت کجاست؟ او حق داشت... او از وقتی چشم باز کرده بود مامانم یعنی عمه بزرگ‌ را خیلی دور و بر خودش نمی‌دید درست برعکس خواهرش ک از لحظه تولدش مامان مدام پیشش بودند و با او بازی می‌کردند. خواهرش عمه فاطمه را به یاد دارد، او نه! 

من هاج و واج مانده بودم که جوابش را چه بدهم، فقط گفتم چی؟ جواب داد هیچی!

شاید خودش فهمید قضیه از چه قرار است...

حال من در مواجهه با آدم‌های جدید دقیقا همان حالت بهت و حیرتی است که در برابر دختردایی ام داشتم، وقتی ازم میپرسند: مامانت چطورن؟ کجا هستن؟ مامانت تا حالا نیومده خونه ت؟!

 

خدایا تو شاهدی که من تمام تلاشم را میکنم به زندگی برگردم، تمام تلاشم را میکنم قدر داشته هایم را بدانم، تلاشم را میکنم که تسلیم باشم وغر نزنم، اما خدایا سخت است... هیچ کس بیشتر از تو از حال من آگاه نیست... 

 

  • ۰۱/۰۸/۰۲
  • سین میم

نظرات  (۱)

برات ارامش و صبوری میخوام از خدا

پاسخ:
ممنونم خواهرجان...
همین دعاهاتونه ک تا حالا خدا منو نگه داشته... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی